جان مورفی کیست؟
جان مورفی تحلیلگر مطرح و شناخته شدهی بازار بورس است که به طور خلاصه حاصل 30 سال تجربهی خود را در قالب 10 نکته به علاقهمندان به حوزه بورس گفته است.
جان مورفی کتابهای زیادی در حوزه تحلیل بورس نوشته است که یکی از این کتابها به مدت 7 سال به عنوان بهترین کتاب در زمینه سرمایهگذاری در بازارهای اوراق بهادار بوده است و به چندین زبان مختلف ترجمه شده است.
معرفی کتابهای جان مورفی
جان مورفی چندین کتاب به نگارش درآورده که تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه معروفترین آنها و دستور کاربردی زبان انگلیسی، تحلیل دیداری در بازارهای سرمایه، تحلیل نموداری بازار سهام به زبان ساده و تحلیل بین بازارها از آن دستهاند.
چرا بورس؟
بازار بورس جایگاه مهم و جذابی برای سرمایهگذاری و کسب ثروت محسوب میشود.
سرمایهگذاری در بازار بورس فاقد دغدغههای زمانی و مکانی و حتی مشکلات اقتصادی است و به خاطر ایجاد موقعیت کسب درآمد بیشتر، که گاهی شبیه به معجزه عمل میکند، افراد زیادی را به خود جذب کرده است.
اما از طرف دیگر سرمایهگذاری یا پسانداز در بورس برای کسانی که اطلاعات زیادی در خصوص فعالیت در بازار بورس ندارند، مستلزم پذیرش ریسک بالا است.
ریسک و خطر در این بازار، تنها با یادگیری و کسب مهارت معاملهگری قابل کنترل است.
قوانین و نکات مهمی در بورس وجود دارد که همه آنها قابل یادگیری است و اگر بدون آمادگی در بورس شرکت کنید در اصل سرمایه خود را به خطر انداختهاید.
پس نباید این نکته را فراموش کنید که شناخت بازار بورس، کمک شایان توجهی به شما برای پسانداز و سرمایهگذاری در بازار پر سودِ بورس می کند.
یکی از آموزشهایی که جان مورفی تحلیلگر بازار بورس در قالب 10 نکته بیان کرده، “تحلیل تکنیکال” است که در ادامه این مطلب بیشتر در این باره صحبت خواهیم کرد.
تحلیل تکنیکال
این روش با تمرکز بر روی نمودارهای تغییر قیمت در گذشته، به پیشبینی روند آینده میپردازد.
روش جان مورفی در تحلیل تکنیکال نشان میدهد که تعیین جهت حرکت بازار از تعیین علت این حرکت مهمتر است. این دیدگاه به خوبی با ماهیت تحلیل تکنیکال سازگار است.
10 قانون از مهمترین قوانین جان مورفی به شرح زیر است:
- ترسیم روندها
- تشخیص روندها و حرکت به سمت و سوی آنها
- بازشناسایی حمایت و مقاومتها در تحلیل تکنیکال
- سنجیدن اندازه عقبنشینی در تحلیل تکنیکال
- ترسیم خطوط
- دنبال کردن میانگین
- یادگیری چرخشها
- بازشناسایی علائم هشدار دهنده
- وجود یا عدم وجود یک روند
- بازشناسایی علائم تایید کننده
برای معامله در بورس براساس این ده مورد باید از سیگنالهای زیادی استفاده کرد که در واقع هر سیگنال ریسک کار را در فرآیند بورس کاهش میدهد.
طبق نظریه جان مورفی استفاده از یک روش به تنهایی نمیتواند معاملهگر را در فرآیند بورس و در مسیر سود و سوددهی پیش ببرد و قطعا معاملهگر در این راه پر پیچ و خم با مشکلاتی مواجه میشود.
اولین قانون: روندها را ترسیم کن
روند، جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد.
بهتر است با تحلیل یک نمودار هفتگی یا ماهیانه مربوط به چندسال شروع کنید.
یک نمودار مقیاس بزرگ، میدان دید بیشتر و چشم انداز دراز مدتی را ارائه میکند.
بعد از بررسی نمودارهای دراز مدت حتما نمودارهای کوتاهمدت را هم بررسی کنید.
دومین قانون: روندهای برتر را شناسایی و به سمت آنها حرکت کنید
روندها را میتوان از نظر زمانی به سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم کرد.
روند کوتاهمدت بین چند دقیقه تا سه هفته، روند میان مدت حدود سه هفته تا سه ماه و روند بلندمدت بیش از 3 ماه است.
نکته اینجاست که هر روند میتواند جزء روند بعدی باشد مثلا در یک روند بلند مدت میتواند چند روند کوتاهمدت یا میانمدت وجود داشته باشد.
برای اینکه بتوانید روندها را ترسیم کنید باید نمودارها را تحلیل کنید.
برای این کار میتوانید از تحلیل نمودارهای قدیمی شرکتها استفاده کنید و سپس درست یا غلط بودن تشخیص روند را بررسی کنید.
تحلیل تکنیکال یک نمودار کوتاهمدت میتواند برای شما گمراه کننده باشد پس حتما علاوه بر روندهای کوتاهمدت، روندهای میانمدت و بلندمدت را هم بررسی کنید.
سومین قانون: حمایتها و مقاومتها را در تحلیل تکنیکال شناسایی کنید
در این اصل هرچه تعداد برخورد یک روند به خط حمایت یا مقاومت بیشتر باشد آن خط از اعتبار بیشتری برخوردار است.
زمانی که یک روند به خط مقاومت میرسد در واقع زمان مناسبی برای فروش است چراکه از مقاومت برخوردار است.
همچنین برخورد یک روند به خط حمایت زمان مناسب برای خرید آن است چون از حمایت برخوردار است.
خطهای حمایت و مقاومت قابلیت تغییر به یکدیگر را دارند یعنی وقتی یک خط مقاومتی توسط رون شکسته شود. آن خط تبدیل به خط حمایتی قوی میشود و میتواند نقطه خرید خوبی باشد و برعکس!
چهارمین قانون: اندازه عقبنشینی را بسنجید
تصحیحهای بازاری که رو به بالا یا پایین انجام میشوند، بخش قابل توجهی از روند قبلی را دوبارهسازی میکنند.
میتوانید میزان تصحیحهای به وجود آمده را اندازهگیری و بر حسب درصد بیان کنید.
یک معیار 50 درصدی از پیمایش مجدد روند قبلی رایجترین حالت است.
سطوح فیبوناچی 38 درصد و 62 درصد مشاهداتی ارزشمند است.
پس طی پسرفتهای یک روند رو به بالا نقاط خرید اولیه در ناحیه 33-38 درصد اوج قبلی قرار خواهند داشت.
پنجمین قانون: ترسیم خطوط
این روش یکی از سادهترین راههای نمودارخوانی است که مورفی تاکید زیادی روی آن دارد.
خطوط روند رو به بالا بر روی دو نقطه پایین متوالی رسم میشوند.
در روندهای رو به پایین یا نزولی خطوط روند بر روی دو نقطه بالایی متوالی رسم میشوند که منظور از نقاط بالایی، قلهها یا سقفها است.
یک روند قابل قبول و معتبر باید حداقل 3 بار لمس شود.
هرچه یک خط روند اثر طولانیتری داشته باشد و بیشتر لمس شده باشد اهمیتش بیشتر میشود.
ششمین قانون: میانگین را دنبال کنید
میانگینهای متحرک سیگنالهای خرید و فروش قابل مشاهده در اختیار ما قرار میدهند.
اگر روند موجود هنوز در حرکت باشند، میانگینهای متحرک به شما میگویند و همچنین به شما در اثبات تغییر یک روند کمک میکنند.
میانگینهای متحرک هیچ اطلاعاتی در مورد حتمی بودن و یا قریبالوقوع بودن یک تغییر روند به شما نمیدهند.
یک نمودار ترکیبی از دو میانگین متحرک رایجترین روش پیدا کردن سیگنالهای خرید و فروش است.
بعضی از ترکیبات رایج از نمودارهای میانگین متحرک عبارت اند از: ۴و ۹ روز، ۹و۱۸ روز، ۵ و ۲۰ روز
سیگنالها زمانی پدید میآیند که خط میانگین کوتاهتر از خط میانگین بلندتر عبور کند.
عبور خط قیمت از میانگین متحرک ۴۰ روزه نیز سیگنالهای خوبی برای خرید یا فروش فراهم میکند.
چون خطوط نمودار میانگین متحرک، شاخصهایی هستند که از روند پیروی میکنند، در یک بازار روند دار(صعودی یا نزولی) بهترین عملکرد را دارند.
هفتمین قانون: چرخشها را یاد بگیرید
نوسانگرها را پیگیری کنید زیرا این کار در شناخت سهامی که خرید یا فروش بیش ازحد داشته اند، بسیار کمک میکند.
نوسانگرها اغلب هشدار میدهند که یک بازار بیش ازحد صعود یا نزول کرده است و به زودی تغییر روند خواهد داد.
یکی از نوسانگرهای مرسوم در تحلیل تکنیکال، نوسانگر relative strength index است که در بین تحلیلگران به نام RSI مرسوم است و نوسانگر مورد علاقه جان مورفی است.
این نوسان گر بین مقیاس ۰ تا ۱۰۰ کار می کند در آن خط های ۳۰، ۵۰ و ۷۰ رسم می شود البته این رقم ها ثابت نیست و بین تحلیل گران متفاوت است ولی تأکید جان مورفی بر روی این سه خط است.
این مقادیر در نوسانگرهای تصادفی به ترتیب ۸۰ و ۲۰ هستند.
اغلب معامله گران از نمودارهای ۱۴ روزه یا هفتگی برای نوسانگرهای تصادفی و نمودارهای ۹ یا ۱۴ روز یا هفتگی برای شاخص RSI استفاده میکنند.
هشتمین قانون: علائم هشداردهنده را بشناسید
طبق MACD تجارت کنید.
میانگین متحرک همگرا، واگرا که توسط جرالد اپل ابداع شد یک سیستم تقاطعی میانگین متحرک را با نماگرهای خرید بیش از حد و فروش بیش از حد ترکیب نموده است.
یک سیگنال خرید زمانی به وجود میآید که خط سریع تر از خط کندتر عبور کرده و هر دو خط زیر صفر باشند.
یک سیگنال فروش زمانی به وجود می آید که خط سریع تر از خط کندتر عبور کرده و هر دو خط بالای صفر باشند.
سیگنال های هفتگی بر سیگنال های روزانه برتری دارند.
یک هیستوگرام MACD اختلاف بین دو خط را رسم می کند و هشدارهای سریع تری در مورد تغییر روند می دهد.
این نمودار به این دلیل هیستوگرام نامیده شده است که میلههای عمودی برای نمایش اختلاف بین دو خط روی نمودار به کار رفته اند.
نهمین قانون: وجود یا عدم وجود یک روند در تحلیل تکنیکال
از ADX استفاده کنید.
خط شاخص میانگین هدایتی (ADX) به تعیین اینکه یک بازار از روند خاصی پیروی می کند یا در یک دوران تجاری قرار دارد، کمک می کند.
این شاخص درجه و یا جهت روند بازار را اندازه گیری می کند.
یک خط صعودی ADX بیانگر وجود یک روند قوی است که با میانگین های متحرک سازگار است.
یک خط نزولی ADX بیانگر وجود یک بازار تجاری بدون روند است که با نوسانگرها سازگار است.
با رسم جهت خط ADX، تاجر می تواند تعیین کند چه سبک تجاری و چه مجموعه ای از شاخص ها برای محیط جاری بازار مناسب و برتر هستند.
دهمین قانون: علائم تایید کننده را بشناسید
این علائم شامل عرضه و تقاضای قبل از شروع بازار و حجم هستند.
سفارشهای داد و ستد قبل از شروع بازار و حجم مهمترین شاخصها در معاملات آتی هستند.
حجم بر قیمت مقدم است و شما باید اطمینان حاصل کنید که حجم سنگینتر معامله در جهت روند متداول اتفاق افتاده است.
در یک روند رو به بالا، حجمهای سنگین باید در روزهای رو به بالا مشاهده شود.
سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار اثبات میکند که پول جدید از روند متداول حمایت میکند.
سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار معمولا یک هشدار است که روند در حال تکمیل یا توقف است.
یک روند رو به بالا و صحیح قیمت باید با حجم صعودی و عرضه و تقاضای قبل از شروع بازار همراه باشد.
در پایان جان مورفی توصیهای برای همه تحلیلگران دارد: تحلیل تکنیکی یک مهارت است که با تجربه و مطالعه بهبود مییابد. همیشه یک شاگرد باقی بمانید و به یادگیری ادامه دهید.
نقش فانوس چیست؟
فانوس یک اپلیکیشن مدیریت مالی است که کمک میکند اوضاع مالی بهتر داشته باشید!
فانوس پیشنهادهای اقتصادی و در عین حال کاربردی به کاربران خودش میدهد و همچنین در آپدیت جدیدش، تحلیل کدال بورس به اپلیکیشن اضافه شده است.
فانوس با اختلاف با سایر مجموعهها، صورتهای مالی شرکت های بورسی را در عرض 5 ثانیه تحلیل میکند در حالی که رقیبان فانوس زیر یک ساعت هم نمیتوانند تحلیل کنند و این یکی از نشانههای برتری فانوس است!
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂
نویسنده: فاطمه زاهد